ریشهی تاریخی چشمهی آب زمزم چیست ؟
«زمزم» در لغت به آب بسیاری که نه شور باشد و نه شیرین، گفته میشود.[۱] میگویند چاهی که در کنار «حجر الاسود» در مکه به این نام وجود دارد علت نامگذاریاش فراوانی آب آن است.[۲]
در مورد چگونگی پیدایش این چاه نیز گزارشهایی وجود دارد:
معاویة بن عمار از امام صادق(ع) پرسید: چرا خداوند سعی بین صفا و مروه را بر حاجیان واجب نمود؟ حضرت فرمود: «ابراهیم(ع) زمانی که فرزندش اسماعیل(ع) را در مکه رها کرد، او که کودکی بیش نبود تشنه شد. میان کوههای صفا و مروه درختانی وجود داشت. مادرش هاجر در جستوجوی آب به بالای کوه صفا رفت و فریاد زد: آیا در این صحرا کسی نیست؟! و پاسخی نشنید، سپس به بالای کوه مروه رفت و همین سخن را تکرار کرد و دوباره به صفا برگشت و هفت بار این رفت و آمد را ادامه داد؛ از اینرو، خداوند این رفت و آمدها را سنتی نمادین برای حاجیان قرار داد. بعد از آن بود که جبرئیل نزد هاجر آمد و از او پرسید که تو کیستی؟ هاجر پاسخ داد: من مادر فرزند ابراهیم(ع) هستم. جبرئیل پرسید: او در بیابان شما را به چه کسی سپرد؟ هاجر جواب داد: همین را هنگام رفتنش پرسیدم و گفتم: در این بیابان ما را به که میسپاری؟ گفت: به خداوند بزرگ و عزیز.
جبرئیل گفت: شما را به شخصی سپرده که مراقبتان خواهد بود. در این هنگام بود که کودک(اسماعیل) پاهایش را بر زمین کشید، پس آب زمزم جوشید و هنگامی که هاجر نزد فرزندش برگشت و جوشش آب را دید، با خاک دور آن را بست و اگر این کار را انجام نمیداد آب زمزم به صورت چشمهای روان میشد. در گذشته مردم از مکه عبور نمیکردند چون در آنجا آبی نبود، اما بعد از این ماجرا، قافلهای از یمن که گذارشان به آنجا افتاده بود پرندگانی را مشاهده نمودند که دور هم حلقه زده بودند. کاروانیان به همدیگر گفتند: باید آبی اینجا باشد که پرندگان در این مکان گرد آمدهاند! پس به آنجا رفتند و هاجر به آنان آب داده و کاروانیان نیز به ایشان غذا دادند. و اینگونه روزی آنها تأمین میشد و کاروانیان از راه مکه گذر کرده، از هاجر و فرزندش آب میگرفتند و به آنان غذا میدادند».[۳]
در روایات؛ آب زمزم از بهترین آبها و استفاده از آن برای درمان بیماریها مفید شمرده است.[۴] این آب از زمان حضرت ابراهیم(ع) طی قرنها و هزارههای متمادی تاکنون استمرار داشته و خشک نشده است. اما در آینده چه میشود علم آن نزد خدای دانا است.
